آسانسور مریم تموم شدن تولد تنگی نفس بالاخره تو ماشین گفتنش سه دقیقه بعد تمام وسایلم و وسایلش با یه پاکت که روش نوشته شده از‌طرف و جلوش خالی جلو چشمم من؟ عصبانیت در حد انفجار من؟ بروز حداقلی عصبانیت من؟ دستی که به جایی بند نیست من؟ تنهایی من؟ بی پشتوانه وسط غربی ۱۷ نگاه به خیابان من؟ یاد ایام من؟ صدای گیتار حوله بنفش حالا بعد از ۱۰ ساعت بغض صدای داریوش چکه کن ای ابرک من مثل ستاره بر زمین طلوع‌ میلاد مرا در شب بی سحر ببین حق همان بود که گفتم من ؛ دستی که به منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بهترین تورهای ارزان لحظه آخری mediate اجناس فوق العاده شلف دونی معرفی کالا فروشگاهی عصرسبز